
راز گفتن در لغت نامه دهخدا - جدول یاب
راز گفتن. [گ ُ ت َ] (مص مرکب) سخن با کسی پوشیده گفتن. سرّی بکسی سپردن: نگوید باخرد با بی خرد راز بگنجشکان نشاید طعمه ٔ باز. ناصرخسرو. لاله زاری خوش شکفته پیش برگ یاسمین
گنجور » بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۶
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
راز گفتن - معنی در دیکشنری آبادیس
راز گفتن ؛ سر خود گفتن ، اندیشه های نهانی خویش آشکار کردن : لاله زاری خوش شکفته پیش برگ یاسمین
معنی راز گفتن | لغتنامه دهخدا | واژهیاب
راز گفتن . [ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) سخن با کسی پوشیده گفتن . سرّی بکسی سپردن : نگوید باخرد با بی خرد رازبگ
معنی راز | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی
[ ک َ دَ ] (مص مرکب ) راز گفتن . گفتن سرّ خود با کسی : شب خیز که عاشقان بشب راز کنندگرد در و بام دوست پرواز کنند.
اگر راز کسی را برای دیگران اقشا کنیم در حالی که ضرری به او ...
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛ پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد : افشاي سر و راز برادر مسلمان خيانت است .
یاحق » بیدل دهلوی » چه خوش است راز گفتن
چه خوش است راز گفتن به حریف نکتهسنجی که سخن نگفته باشی، به سخن رسیده باشد